امروزه واژه ی متافیزیک بر خلاف ماوراء، از محبوبیت و مقبولیت بیشتری نزد روشنفکران جامعه برخوردار است. چون هم یک واژه ی انگلیسی زبان است و هم اینکه عناوین مرتبط به آن، در کتب آسمانی دیده نمی شود. امروزه اگر به کسی بگویید متافیزیک، ذهنش تنها سمت موضوعاتی مانند هاله، چاکرا، چشم سوم، یوگا، مدیتیشن، هیپنوتیزم، انرژی درمانی های مختلف با نامگذاری شرقی مثل: پرانا، چی، ریکی و نهایتا تا موضوعاتی مانند فرادرمانی خواهد رفت. و دیگری خبری از شیطان و یا همان جن، جادو و جادوگر نخواهد بود. چون از اینجا به بعدش [به زعم آنها] میشود خرافه، جهل، جهان سومی و بیسوادی. اما غافل از اینکه متافیزیک واقعی و خطراتی که متافیزیک برای دنیای مادی ما دارد، در واقع همین بیماریهای ماورایی و همین سه واژه ای هستند که با حرف “جیم” شروع می شوند. سایر عناوین و آموزشهایی که به اسم متافیزیک عرضه می شوند، [در اصطلاح امروزی] تنها یک سوء تفاهمی بیش نیستند.

اما براستی چرا امروزه در آموزشها و کلاسهای متافیزیک هیچ کس جرات سخن گفتن از جن و جادو ندارد؟ چرا کلاسهایی مانند یوگا، مدیتیشن، ریکی، هیپنوتیزم، ذهن خوانی، هاله شناسی، چاکرا درمانی و دهها نوع عنوان مشابه دیگر در کشور بدون مشکل تشکیل و برگزار می شوند اما هیچ کس به خودش جرات نمی دهد [شاید برای حفظ شأن و شخصیت خودش] اسمی از جن بیاورد؟ چرا در جامعه ای اسلامی که نام جن، جادو و جادوگر در کتاب آسمانی آن دهها بار به وضوح و مستقیما آورده شده است حرفی به میان نمی رود اما سایر موضوعات قرآنی، دست آویزی شده اند برای استناد یک عده به آن در جهت رسیدن به مقاصد خود؟ مگر خداوند در آیه ۶ از سوره فاطر در قرآن کریم با صدایی رسا نگفته است: ای مردم آگاه باشید که شیطان با شما دشمن است، شما نیز او را دشمن ببینید؟ پس چرا هیچ کلاسی و هیچ دانشکده ای در جامعه ی دینی ما به شناخت و بررسی خطرات و دشمنی های اصلی شیطان نمیپردازد؟ چرا شیطان را تنها به عنوان یک وسوسه گر ساده که می آید در ذهن بشر وسوسه میکند تا او را از عبادت خدا باز بدارد ترجمه و معنی شده است؟ چرا خطرات واقعی شیطان و شیاطین که همان ایجاد فساد، اغوا، جادو و جادوگری ست و در قرآن نیز هشدار داده شده است، در هیچ کجا آگاهی بخشی نمی شود؟

واقعا اگر من نوعی بخواهم راجع به متافیزیک بدانم به کدام مرجع و منبع باید مراجعه کنم تا من را از اصل ماجرا با خبر سازد؟ به سراغ عرفانهای شرقی و هندو بروم؟ یا آموزشهای انرژی درمانی و جن گیری های اروپایی-آمریکایی؟ یا حلقه های فرا درمانی؟ یا باید متافیزیک را در زیر زمین جادوگرها، دعانویسها و فالگیرها جستجو کنم؟ آیا زیر زمینی که پر از کتب شیطانی و دود و عود و اوراد و طلسمات و انگشتر و سنگهای زینتی حکاکی شده با طلسم است، با آدمهایی که لباس بلند چرک آلود به تن کرده اند و چهره هایی پر مو و سیاه دارند و همیشه هم مشتریان خود را یک طعمه ی جنسی میبینند، میتوانند متافیزیک واقعی را به من بفهماند؟

شما به ما بگویید، کجا به دنبال متافیزیک واقعی و حقیقت واقعی ماورا برویم تا بفهمیم آیا چیزی به اسم بیماری ماورایی وجود دارد یا خیر؟ شما به یک زن نازا بگویید اگر علم پزشکی به او گفت مشکلی جهت باروری ندارد و حتی از لحاظ ژنتیکی سالم است، اما او دلش فرزند می خواهد، باید چه کار بکند؟ شما به یک زن و شوهر جوان که با عشق ازدواج کرده اند اما بعد از گذشت سه ماه در آستانه طلاق قرار گرفته اند و هیچ مشاور و روانشناسی قادر به حل مشکل آنها نیست، بگویید چگونه جلوی طلاق و جدایی را بگیرند؟ مگر قرآن صراحتا در سوره ی بقره نمی گوید که جادو می تواند بین زن و شوهر جدایی بیاندازد؟ پس چرا در اینجور مواقع که هیچ راهکاری جواب نمی دهد، گزینه ی درمان معنوی مطرح نمی شود؟ چرا همه میترسند؟ چرا در مواقع امداد رسانی ها همه از وجدان بیدار دم میزنند اما در برخورد با بیماریهای ماورایی و حل مشکلات مرتبط با آن، همه ی وجدانها به خواب می روند؟